Sex Addiction اعتیاد به سکس

تعریف اعتیاد

اعتیاد که در کتب جدید به عنوان یک بیماری ازآن یاد می شود و در آن بیمار رفتاری را که عوارض جبران ناپذیری دارد بصورت مداوم و بی وقفه تکرار می کند وفرد هیچ کنترلی در متوقف نمودن آن ندارد.اعتیاد مدارهای عصبی مربوط به نظام پاداش ,انگیزش وحافظه را در مغز دچار اختلال کرده و ساختار کلی مغزوسیستمهای عصبی را تغییر داده طوری که فرد معتادازمنطق سالم و درستی درزندگی پیروی نمی کند.لذا مسئله اعتیاد از منظر علوم مختلفی چون پزشکی ,روانشناسی و جامعه شناسی ,فلسفه ,قانون ,اخلاق و مذهب قابل بررسی است و از سال 1964 میلادی سازمان بهداشت جهانی واژه وابستگی را به جای واژه اعتیاد توصیه می کند

از بین انواع وابستگیها و اعتیادهای عصر حاضر در این مقاله به مبحث اعتیاد به سکس میپردازیم.لازم به Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorder ذکر است که در کتاب این بیماری درطبقه اختلالات قابل تشخیص قرار ندارد.اما تحقیقات نشانی انکار ناپذیر از شیوع این رفتار جنسی نامطلوب که درالگوی رشد و توسعه اش به اعتیاد شیمیایی شبیه است دارد

در این که چرا این نوع از اعتیاد هنوز در طبقه ی اختلالات قابل تشخیص وجود ندارد مناقشات اخلاقی و اجتماعی و علمی فراوانی وجود دارد که همگی را می توان از منظر علم و اخلاق و حتی مذهب و سلامت اجتماعی مورد بررسی قرار داد. ولی از آنجا که اعتیاد به قمار در طبقه اختلالات قابل تشخیص قرار گرفته است این امید می رود که این اعتیاد نیز به زودی در این کتاب به تقصیل مورد بحث و بررسی قرار گیرد

اعتیاد به سکس چیست؟

اعتیاد همانگونه که در بالا گفتیم به نبود توانایی درکنترل و مهار ویا به تعویق انداختن رفتار تمایلات ودر این نوع اعتیاد فعالیتهای جنسی اطلاق می شود. درواقع فعالیت جنسی و فکر کردن به آن تمام زندگی فرد را دربرگرفته و نیاز به برانگیختگی جنسی جای نیاز به صمیمیت را می گیرد. اگر باور داشته باشیم که اعتیاد یک بیماری است این بیماری یک بیماری پیشرونده محسوب میشود در این بیماری یک الگوی وسوسه و اجبار به داشتن رابطه جنسی وجود دارد که این وسوسه و اجبار زندگی فرد را در بسیاری از زمینه ها دربرگرفته و بر کارکرد اجتماعی و شخصی فرداثر گذاشته و آن را به ورطه نابودی می کشاند

در این اعتیاد فرد مشغولیت ذهنی شدیدی بر مسائل جنسی داشته و در تمام اتفاقات و لحظات زندگی برسکس و قعالیتهای جنسی متمرکز است که این خود باعث سطح بالایی از تحریک پذیری جنسی در فردمبتلا می شود و بدین صورت فرد درفعالیتهای روزانه و عملکرد اجتماعی و شغلی خود تمرکز نداشته و همیشه در موضوعات کاری عقب مانده و نمی تواند کارکرد خود را به سطح قابل قبولی برساند

در این اعتیاد به مانند دیگر انواع اعتیاد رفتارهای سابق جنسی برای ارضا کافی نیستند و فرد در روابط خود در جستجوی تحریک شدن هر چه بیشتر است در این اعتیاد فرد به رفتارهای تکراری مبنی بر تحریک پذیری بالا ,بدون احساس رضایت و ارضا با یک اجبار شدید وسواس گونه ادامه داده و چرخه ای از روابط جنسی ناکامل وبدون حس رضایت را برای فرد می سازد. در نهایت فرد دچار احساس شرمساری از رفتار شدید و غیرقابل کنترل خود شده و قادر به خاتمه دادن به رفتاری که به زندگی شخصی و اجتماعی خود و عزیزانش آسیب می زند نیست

در افراد مبتلا به اعتیاد به سکس فرد در تلاش است تا با جایگزینی لذت جنسی به استرس خود خاتمه دهد در حالیکه به دنبال رفتار جنسی و بر حسب آزادسازی آدرنالین و اندورفینها فرد را موقتا آرام می سازد واین در صورتی است که احساس گناه و شرمسازی بلافاصله بعد از اینگونه فعالیتهای جنسی به سراغ فرد آمده و جای احساس لذت را خواهد گرفت و فرد برای رهایی از این احساسات به همان شیوه جبرانی خود یعنی احساس نیاز به ارتباط جنسی رو آورده و این چرخه معیوب همچنان ادامه می یابد

.

اعتیاد به سکس چه اثرات مخربی در زندگی فرد و افراد درگیر آن دارد؟

اولین و مهمترین اثر این اعتیاد این است که برای فرد مبتلا به این اعتیاد و شریک جنسی و زندگی این فرد مرزهای اخلاقی مشخص و معینی وجود نداردو همسر و شریک زندگی این افراد خود با احساساتی چون بیگانگی تنهایی انزوا و خشم درگیر خواهند بود و گاها خود این افراد نیز نیازمند کمک تخصصی می شوند و ازآنجایی که همسران این افراد که به اعتیاد به سکس مبتلا هستند به آسانی با دیگر افراد از لحاظ ارتباطات جنسی درگیر می شوند لذا آنها نیز با بیماریهای مقاربتی و عواقب ناشی ازارتباطات ناسالم جنسی شریک خود درگیر خواهند بود.این افراد در محیط کاری و زندگی اجتماعی هم چندان مطلوب نخواهند بود و به دلیل نداشتن مرز در روابط جنسی در محیطهای کاری و خانوادگی به عنوان فردی که به ساختار خانواده پایبند نیست شناخته شده و از جانب دوستان و نزدیکان نیز ترک میشوندو یکی از دلایلی که احساس انزوا و تنهایی و نیز خشم را برا ی شریک جنسی خود بهمراه می آورندبعلاوه در ناتوانی در ارتباطات عاطفی و جنسی همین مسئله نیز باشد

.

دلایل دخیل در اعتیاد به سکس چیستند؟

احتمال سطح بالای هورمون سکس مانند تستسترون یا استروژن می تواند بخش لیبیدو مغزرا تحت تاثیر قرارداده و دراین مسئله نقش ایفا کند. اضطراب,استرس, افسردگی و حتی عوامل ژنیتیکی در ابتلا به این اعتیاد هم می تواند نقش ایفا کند. عوامل محیطی چون بلوغ زودرس و زودتر از موعد در معرض مسائل جنسی قرارگرفتن مثل مفعول سوئ استفاده جنسی واقع شدن نیز می تواند به عنوان فاکتور تسریع کننده شرایط در ابتلا به این اعتیاد باشد. مسائل اجتماعی و الگو برداریهای اجتماعی هم در بروز و شیوع این گونه از اعتیاد نیز خالی از اثر نیستند فیلمها و مجلات متعددی که به مسئله سکس از دید تجارت نگاه میکند می تواند خود الگو و نیز زمینه دسترسی زودهنگام کودکان و نوجوانان آینده به این دیدگاه تجارت گونه را فراهم آورد و از آنجایی که بینش کافی در کودکان و نوجوانان به این مسئله وجود ندارد اشتغال ذهنی و به دنبال آن الگوی زندگی آنها را شکل خواهد داد و این مسئله ای است که باید از سوی جامعه شناسان و علوم تعلیم و تربیت کودکان مورد بررسی بشتر قرار گیرد.به علاوه در برخی آسیبهای مغزی اثرات مشابه به اعتیاد به سکس و عدم خودداری در ارتباطات جنسی بر حسب منطقه آسیب دیده درمغز دیده می شود

.

آیا اعتیاد به سکس درمان دارد؟

درمان اعتیاد به سکس مانند بسیاری دیگر از اعتیادها و اختلالات مطرح در حوزه مسائل روانی می توان با مراجعه به متخصصین حیطه بهداشت روان یعنی روانشناسان و مددکاران اجتماعی به کنترل اینگونه رفتارها و اعتیادهای آسیب رسان به خود و ساختار خانوادگی خود کمک کرد. آنها به شما در رسیدن به عوامل موثری که در زندگی شما وجود داشته و شما را به سوی اینگونه افکار و رفتارهای آسیب زا هدایت کردن کمک کرده و به شما شیوه مقابله و برخود با این گونه افکار و اندیشه ها و احساسات را آموزش خواهند داد

برخی از شیوه های درمانی کمک کندده در این زمینه اینها هستند

مشاوره فردی : با جلسات سی تا سشصت دقیقه ای مشاوره فردی با فرد متخصصی که از سازمان بهداشت روان دارای گواهینامه معتبر میباشد میتوان با تمرکز بر رفتار جنسی اجباری و دیگر اختلالاتی که درادامه این رفتارها بروز خواهد کرد زمینه کمک و تغییر آن را بوجود آورد

.

شناخت درمانی: این شیوه که متمرکز بر این عقیده است که رفتارها و احساسات وافکارما با تغییر در شیوه نگرش ما تغییر خواهد کرد,لذا در این شیوه به فرد در تغییر نگرش و نحوه برخورد با نگرشهای اشتباه کار می شود

.

روان درمانی: در این شیوه که متمرکز بر این دیدگاه است که حافظه ناهوشیار ما بر بسیاری از رفتارهای ما در زندگی اثر داشته و در این شیوه تلاش می شود که به اتفاقات دوران کودکی که ممکن است زمینه ساز این رفتارها باشند تمرکز شده و آنها را به سطح آگاهی فرد آورده تا در جهت تغیییر آنها اقدام نماید

.

درمان دیالیکتیکالی یا رفتار درمانی :این شیوه شامل چهارشیوه فرعی است اول آموزش مهارتهای گروهی درمان انفرادی ورفتاردرمانی بوسیله رهبری کردن با تلفن و مشاوره گروهی این چهار روش فرعی به آموزش این چهار مهارت می پردازد اول روش تمرکز حواس وآموزش بالا بردن مهارت تحمل در موقعیتهای استرس زا کارآیی شخصی و کنترل احساسات است

.

گروه درمانی : با رهبری یک فرد متخصص سعی می شود تا رفتارها و اندیشه ای منفی با یک رفتار مقبول فردی اجتماعی جایگزین شود . این شیوه بر این اصل حمایتی بنا شده که فرد معتاد بداند که در این برخورد با این مشکل تنها نیست و کسانی هستند که با موفقیت از این اعتیاد بیرن آمده و به دیگران هم کمک میکنند

.

درمان زوجین : در این شیوه سعی می شود تا زوجین با بهبود ارتباطات بین فردی خود و بنا نهادن پایه اعتماد و یک روابط سالم جنسی به روند بهبودی فرد مبتلا کمک کنند

.

دوازده مرحله و گاه بهبود و احیا: این شیوه بر مبنا و بر اساس همان شیوه درمان اعتیاد به الکل بنا شده وتمرکز آن براصل اذعان ناتوانی و در خواست کمک نمودن از افرادی که قادر به حمایت فرد هستند و رضایت داشتن به زندگی کردن بدون اعتیاد استوار است.

بستری کردن بیمار: مراکزی جهت بستری کردن این افراد به منظور آموزش و رفتارهای صحیح جنسی در نظر گرفته شده است. دراین شیوه فرد در مرکز مورد نظر زندگی می کند و به خود این فرصت را داده تا درمان شود .دراین شیوه در مدت بستری شدن فرد متمرکز بر درمان و یادگیری شیوه و رفتار صحیح بدون هیچگونه عوامل مزاحم و برهم زننده ای است

.

نویسنده و گردآورنده: بنفشه صادقی

روانشناس و مددکار اجتماعی

http://banafshehsadeghi.wixsite.com/cabc